بدون عنوان
عزیز دلم دیروز (19مهر92)بابا صبح کار بود از اداره که اومد رفتیم بیرون ی دوری زدیم بعد بردیمت اتاق بازی اونجا بچه ها رو که دیدی خیلی ذوق کردی تمام حواست پیش بچه ها بود
بعد سوار ماشین شارژیت کردیم شبیه راننده های ماهر فرمونشو گرفته بودی مثل مامانت راننده ای
پسر گلم اولین بار که بردیمت اتاق بازی خیلی کوچیک بودی ی روز مونده بود 6ماهت بشه(1مرداد92ِ)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی